
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۷۲۰
۱
غمگین نیم که خلق شمارند بد مرا
نزدیک می کند به خدا، دست رد مرا
۲
گو دیگری مکن طلب من، که لطف حق
هر روز پنج بار طلب می کند مرا
۳
کیفیتم چو باده انگور شد زیاد
چندان که زد به فرق، حوادث لگد مرا
۴
شد جوش خلق پرده چشم خداشناس
غافل ز بحر کرد هجوم زبد مرا
۵
می ریخت اشک گرم ز مژگان آفتاب
روزی که بود آینه زیر نمد مرا
۶
ترسانده است چشم مرا خار انتقام
بازی نمی دهد گل روی سبد مرا
۷
چون لعل اگر چه در جگر سنگ خاره ام
از نور آفتاب مدد می رسد مرا
۸
قارون شدم ز داغ، همانا درین بساط
عشق تو یافته است همین معتمد مرا
۹
چندان که پا ز کوی خرابات می کشم
آب روان حکم قضا می برد مرا
۱۰
صائب میان تازه خیالان اصفهان
بس باشد این غزل، گل روی سبد مرا
تصاویر و صوت



نظرات
بیگانه