صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۷۳۶

۱

رفتم ز راه دل خس و خار گناه را

کردم به آه همچو کف دست راه را

۲

موج کرم به قیمت اکسیر می خرد

در بحر رحمت تو غبار گناه را

۳

روز ازل به قامت عاشق بریده اند

مانند کعبه، جامه بخت سیاه را

۴

پیش رخ تو زخم دندان حیرت است

دستی که چاک کرد گریبان ماه را

۵

یک گوهر نسفته درین بحر خون نماند

در چشم خود ز بس که شکستم نگاه را

۶

از خوی آتشین تو، چون موی زنگیان

دارند عاشقان تو در سینه آه را

۷

صائب به بخت تیره و روز سیه بساز

از دل ببر هوای زمین سیاه را

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۳۸۱

نظرات