صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۷۴۲

۱

دل خود به خود شکسته شود عشق پیشه را

سنگ است در بغل می پر زور شیشه را

۲

چشم بد ستاره به عاشق چه می کند؟

از کرم شب فروز چه غم شیر بیشه را؟

۳

در ساز با خزان حوادث که همچو سرو

بار دل است میوه بهار همیشه را

۴

پیران شکار طول امل زود می شوند

در خاک نرم، حکم روان است ریشه را

۵

آورده است صورت شیرین برون ز سنگ

فرهاد چون به سر ندهد جای تیشه را؟

۶

شمع و شراب و شاهد من خون دل بس است

برق از فروغ باده بود ابر شیشه را

۷

رنگی به روی کار نیاری چو کوهکن

از خون خویش تا ندهی آب تیشه را

۸

صائب لباس برق نگردد حجاب ابر

تا چند زیر خرقه توان داشت شیشه را؟

تصاویر و صوت

کلیات صائب تبریزی از روی نسخهٔ خطی که خود شاعر تصحیح نموده با مقدمه و شرح حال آقای امیری فیروزکوهی از انتشارات کتابفروشی خیام، مقدمه مورخ ۱۳۳۳ شمسی - گردآورنده: ج. آزمون - تصویر ۴۱۷
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۳۸۴
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۱۵۶

نظرات