صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۷۵۹

۱

یاقوت کهربا شود از آه سرد ما

ایوب را کند کمری، بار درد ما

۲

چون پیش طاق همت خود را کنیم نقش

گردون نمی شود صدف لاجورد ما

۳

برگ خزان زمین ادب بوسه می دهد

پیش دل رمیده و رخسار زرد ما

۴

افتادگی در آب و گل ما سرشته اند

باشد چو نقش پای زمین گیر گرد ما

۵

در رزمگه برهنه چو شمشیر می رویم

در دست دشمن است سلاح نبرد ما

۶

صائب به حیرتم، که گرفته است چون قرار

در کوچه بند زلف، دل هرزه گرد ما؟

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۳۹۲

نظرات