صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۷۷۰

۱

آشفتگی ز عقل پذیرد دماغ ما

فانوس گردباد شود بر چراغ ما

۲

چون خون مرده در گل سرخش نشاط نیست

گویا که ریخت ماتمیی رنگ باغ ما

۳

ماییم و داغی از جگر گل فگارتر

ناخن مبادش آن که بکاود به داغ ما

۴

ای بخت ما به ظلمت شبهای غم خوشیم

روغن مکش ز ریگ برای چراغ ما

۵

انجام خود در آینه شیشه دیده است

پیوند تاک می برد انگور باغ ما

۶

با آن که از شکسته دلی پر نمی زند

بر گرد سرو شیشه تذروست زاغ ما

۷

صائب ز جویبار حیا آب خورده ایم

خورشید چشم بسته درآید به باغ ما

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۳۹۷

نظرات