
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۸۰
۱
نوشِ این غمخانه در دنبال دارد نیش را
شکوهای از تلخکامی نیست دوراندیش را
۲
سوزِ دل از دست میگیرد عنانِ اختیار
شمع نتواند گره زد اشک و آهِ خویش را
۳
خالِ مشکین است ازان سیبِ ذَقَن ظاهر شده؟
یا شبِ قدری است گِرد آورده نورِ خویش را
۴
حاصلی غیر از جگر خوردن ندارد راستی
نان به خون تر میشود صبحِ صداقتکیش را
۵
پیشِ پای فکرِ رنگین هیچ راهی دور نیست
چون حنا یک شب به هندستان رساند خویش را
۶
میرود از کوتهاندیشی به استقبالِ مرگ
بی ضرورت میدواند هر که اسبِ خویش را
۷
گرچه میسازند خود را دیگران در خانه جمع
گم کند در خانهٔ آیینه خودبین خویش را
۸
پاسِ همراهانِ کاهل سنگِ راهِ من شده است
ورنه صائب من به منزل میرساندم خویش را
تصاویر و صوت

نظرات