
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۸۰۵
۱
از بدگهری می شکند گوهر رز را
در دل چه گره هاست ز زاهد بر رز را
۲
حاشا که گذارد کرم ساقی کوثر
در گلشن فردوس ملامتگر رز را
۳
یک دانه انگور به زاهد مچشانید
حیف است فکندن به وبال اختر رز را
۴
ای شیشه می چند دهن بسته نشینی؟
با جام بکن عقد روان دختر رز را
۵
صائب اگر از نشأه می چشم دهی آب
از آب گهر سبز نمایی سر رز را
تصاویر و صوت



نظرات
سیاوش