
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۸۱۹
۱
در قلزم می همچو حباب است دل ما
از خانه به دوشان شراب است دل ما
۲
موقوف نسیمی است ز هم ریختن ما
چون برگ خزان پا به رکاب است دل ما
۳
سطری است ز پیشانی ما راز دو عالم
بی پرده تر از عالم آب است دل ما
۴
از جنبش مهدست گرانخوابی اطفال
از گردش افلاک به خواب است دل ما
۵
چون تیغ برهنه است چو افتد به سرش کار
هر چند که در زیر نقاب است دل ما
۶
اینجا که منم قیمت دل هر دو جهان است
آنجا که تویی در چه حساب است دل ما
۷
هر چند که در هر چمن آتش نفسی هست
صائب ز نوای تو کباب است دل ما
تصاویر و صوت







نظرات
احمدکریمی