
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۸۵۶
۱
نیست غم نان و آب، گوشه نشین را
در رحم آماده است رزق، جنین را
۲
پستی دیوار را زوال نباشد
سیل نسازد خراب خانه زین را
۳
خشک تر از موجه سراب شمارد
تشنه دیدار او بهشت برین را
۴
خال تو از خط به دل غبار ندارد
دزد شمارد بهشت خویش کمین را
۵
کم نشود بوسه از لبش به گرفتن
موم نسازد تهی ز نقش، نگین را
تصاویر و صوت

نظرات