صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۹۰۵

۱

مریز آب رخ خود مگر برای شراب

که در دو نشأه بود سرخ رو گدای شراب

۲

من این سخن ز فلاطون خم نشین دارم

علاج رخنه دل نیست غیر لای شراب

۳

هزار سال دگر مانده است ریزد آب

زلال خضر به آن روشنی به پای شراب

۴

حباب وار سر فردی از جهان دارم

بر آن سرم که کنم در سر هوای شراب

۵

به احتیاط ز دست خضر پیاله بگیر

مباد آب حیاتت دهد به جای شراب

۶

گره ز غنچه پیکان گشودن آسان است

نسیم نی چو شود جمع با هوای شراب

۷

همان گروه که ما را ز باده منع کنند

که عقل را نتوان داد رونمای شراب:

۸

کنند ساده ز خط کتابه مسجد را

اگر کتاب بگیرند در بهای شراب

۹

کنم به وصف شراب آنقدر گهرباری

که زهد خشک شود تشنه لقای شراب

۱۰

کدام درد به این درد می رسد صائب؟

که در بهار ندارم به کف بهای شراب

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۴۷۲
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۲۸۸
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۴۷۲

نظرات

user_image
احسان
۱۳۹۴/۰۶/۰۸ - ۰۴:۱۰:۱۱
در بیت پنجم مصرع اول به شرح زیر درست است:ز دست خصر پیاله به احتیاط بگیرمباد آب حیاتت دهد به جای شراب
user_image
عبدالمهدی نوری
۱۳۹۹/۱۱/۲۵ - ۱۹:۲۲:۰۱
مصرع به احتیاط ز دست خضر پیاله بگیر از نظر وزنی مختل است جز آنکه خضر را خِضِر بخوانیم که بعید است درست باشد. شاید کلمه ای در نسخ جا به جا شده مثلا به احتیاط پیاله ز دست خضر بگیریا ز دست خضر پیاله به احتیاط بگیر