
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۹۶۴
۱
حیرت شبنم درین گلزار عین حکمت است
رتبه بینایی هر کس به قدر حیرت است
۲
خودنمایی غافلان را در بلا می افکند
پای خواب آلود تا ساکن بود بی آفت است
۳
موج در یکتایی دریا نیندازد خلل
چهره وحدت نهان در زیر زلف کثرت است
۴
زود باشد کز ندامت سر به جای پا نهد
هر که در بزم جهان چون شمع، عاشق صحبت است
۵
کف نگیرد دامن غواص گوهر جوی را
از تماشا مطلب عارف شکار عبرت است
۶
یادبود ما فراموشی است از احوال ما
پیش عزلت دوستان تقصیر خدمت خدمت است
۷
نیست صائب عاشقان را از غم دنیا ملال
ماهیان را موجه دریا کمند وحدت است
تصاویر و صوت


نظرات