صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۹۷

۱

مرکزِ خاک است گردون آسمانِ عشق را

لامکان یک پله باشد آستانِ عشق را

۲

تا چه آید، روشن است، از دستِ این یک قبضه خاک

چرخ نتوانست زه کردن کمانِ عشق را

۳

گفتگوی عاشقی لاحولِ بی‌دردان بود

عقل نتواند شنیدن داستانِ عشق را

۴

پیش ازین اینجا نمک را قیمتِ الماس بود

شورِ من کانِ ملاحت ساخت خوانِ عشق را

۵

روز و شب ظاهر به داغ‌ کهنه و نو می‌شود

نیست ماه و آفتابی آسمانِ عشق را

۶

گرم‌رفتاری چراغِ پیشِ پای ما بس است

مشعلِ دیگر چه حاجت کاروانِ عشق را

۷

آسمان را رعشهٔ هیبت به خاک انداخته است

کیست تا بر سر کشد رطلِ گرانِ عشق را

۸

خاک را چون باد نعلِ جستجو در آتش است

نیست آسایش زمین و آسمانِ عشق را

۹

شکرلله صائب از اقبالِ همت، عاقبت

مهربانِ خویش کردم قهرمانِ عشق را

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۷۴
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۱۶۰

نظرات