صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۹۷۷

۱

عیب نادان در زمان خامشی گویاترست

پسته بی مغز در لب بستگی رسواترست

۲

گردش پرگار موقوف سکون مرکزست

هر که در دامن کشد پا آسمان پیماترست

۳

شهرت مجنون ز عشق کوهکن پامال شد

سیل در کهسارها از دشت پرغوغاترست

۴

دست دولت گرچه در ظاهر بلند افتاده است

در گشاد کارها دست دعا بالاترست

۵

رفت هر کس را به پا خاری کند سوزن علاج

می خورد خون بیشتر هر کس که او بیناترست

۶

دیده ما بی نیازان نیست بر احسان چرخ

یک سر و گردن ز مینا این قدح رعناترست

۷

نیست مریم را به گفتار مسیحا احتیاج

روی شرم آلود او بی گفتگو گویاترست

۸

چشم پوشیدن بود مشاطه رخسار زشت

هر که پوشد دیده از وضع جهان بیناترست

۹

دعوی دانش بود صائب به نادانی دلیل

هر که نادان می شمارد خویش را داناترست

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۳۸
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۳۶۷

نظرات

user_image
خانم الف
۱۳۹۶/۰۶/۰۹ - ۲۰:۳۹:۳۲
در بیت سوم ظاهرا اشتباه تیپی وجود داره وبجای "شهرت مجنون" عبارت "شهرست مجنون" تایپ شده که نه تنها وزن رو خراب کرده بلکه کلا فاقد معنی هست