
صائب تبریزی
شمارهٔ ۱۶۲
۱
تا عارضت ز آتش می برفروخته است
بر آسمان ستاره خورشید سوخته است
۲
ای آتش و سپند دگر وقت همرهی است
چشم بدی به زخم دلم بخیه دوخته است
نظرات