
صائب تبریزی
شمارهٔ ۱۶۴
۱
از سرد مهری آتش شوقم فسرده است
روغن تلف مکن به چراغی که مرده است
۲
با مشتری به چین جبین حرف می زند
حسن تو گوشمال کسادی نخورده است
نظرات