
صائب تبریزی
شمارهٔ ۲۱۱
۱
روز قسمت چون ادا فهمی به ابرو داده اند
دلربایی را به آن چشم سخنگو داده اند
۲
از کسی پروا ندارد دیده گستاخ من
در دیار حسن چون آیینه ام رو داده اند
۳
در تمنای لب او بوسه های آبدار
می پرستان بر لب جام و لب جو داده اند
۴
بی حنای بیعت گل نیست دستی در چمن
عندلیبان را مگر بیهوشدارو داده اند؟
نظرات