
صائب تبریزی
شمارهٔ ۲۵۱
۱
یاد ایامی که رویش را بهار شرم بود
با حیا هنگامه نظاره او گرم بود
۲
یک ته پیراهن آمد تا به کنعان باد مصر
بس که روی دشت از آواز زلیخا گرم بود
نظرات