
صائب تبریزی
شمارهٔ ۳۴
۱
قانع به جرعه نیست لب میگسار ما
میخانه را به آب رساند خمار ما
۲
ای جلوه نسیم ترحم چه کوتهی است
در غنچه زنگ بست گل اعتبار ما
۳
از نخل موم صد گل رنگین شکفت و ریخت
یک برگ سبز سر نزد از شاخسار ما
۴
امشب که آمده است به کف سیب آن ذقن
خالی است جای شیشه می در کنار ما
نظرات