
صائب تبریزی
شمارهٔ ۳۸۸
۱
پیش ازین سینه ام از چاک گلستانی بود
هر شکاف از دل چاکم لب خندانی بود
۲
روزگاری است نرفتیم به صحرای جنون
یاد مجنون که عجب سلسله جنبانی بود!
نظرات