
صائب تبریزی
شمارهٔ ۴۲۴
۱
از بس ادب که یافت دل ما ادیب شد
بیمار ما ز رنج کشیدن طبیب شد
۲
بی درد و داغ، فکر ترقی نمی کند
دل شد یتیم تا سخن من غریب شد
۳
بعد از هزار شب که شب وصل داد روی
اوقات صرف پاس نگاه رقیب شد
نظرات