
صائب تبریزی
شمارهٔ ۴۸۷
۱
لاله آتش زبان افروخت در گلشن چراغ
بعد ازین در خواب بیند دیده روشن چراغ
۲
از جبین صورت دیوار آتش می چکد
در چنین بزمی چرا اندیشد از مردن چراغ؟
۳
خضر دلسوزی نمی بینم درین صحرا، مگر
گرم رفتاری فروزد پیش پای من چراغ
نظرات