صائب تبریزی

صائب تبریزی

تک‌بیت شمارهٔ ۳۵۱

۱

اظهارِ عشق را، به زبان، احتیاج نیست

چَندان که شد نِگَه به نِگَه آشنا، بس است!

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
ابوالقاسم احمدی نژاد
۱۳۹۴/۰۸/۲۴ - ۰۱:۰۶:۱۴
ول :باید اظهار عشق را کمی تامل کنیم..اگر به بنده باشد احتمال های عرفانی هم می دهم گرچه شاید خلاف باشدمعنای بیت با این دیدگاهدر جمعیت لازم نیست این همه الله والله و ندای یار را سردهی ..نیازی به اظهار با تسبیح و مهر وردای عبادت نیستبلکه تو اگر با نگه یار آشنا شدی همان کافی استاویس قرن حتی یار را هم ندید وبرایش کافی بودعشق اویسی در مجذوب سالک که هویدا استدوم:عشق در نگاه اول کار خودش را می کند..کسی را می بینی که حس می کنی قبلا بارها وبارها شبیه اون را در خیال به همراه داشته ای ..با او حرف ها گفته ای ..واینجا دیگر اظهار نه تنها احتیاج است بلکه نگاه بس است ..یعنی اگر اظهار کنی از بس بودن وکافی بودن خارج می شوی ..یعنی زیان بار هم خواهد بود زیرا اگر چیزی از بس بودن بیشتر شود دلزدگی هم ممکن است ببار بیاوردسوم:رمز بیت در آشنایی استآشنایی یعنی درک کردن یعنی شناخت..وقتی که فکر واحساس تو با معشوقه به درک از یکدیگر رسیدید دیگر اظهار به لسان ویا با هر عمل دیگر چیزی را نمی افزاید بلکه ممکن است از زیبایی عشق هم بکاهدسایه شعری داردنشود فاش کسی آنچه میان من و توست تا اشارات نظر نامه رسان من و توست گوش کن با لب خاموش سخن می گویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توستچهارم: مقابل قرار دادن زبان ونگه است.....زبان و سخن گفتن یکی از ابزارهای بیان عشق است که حتی برخی می گویند عشق زبانی را کار کردش از عشق های دیگر بیشتر استمعشوق ستایش از زبان عاشق را دوست دارد.....نگاه وچشم هم که از قدیم الایام مرکز توجه تمامی عشاق جهان بوده وهستشاعر بین بیان زبانی و بیان نگاهی ..برتری را به بیان نگاهی می دهد که رمز آلود تر است..و دریافت پیام وتفسیر نگاه را به عهده معشوق وا می نهد در حالیکه در بیان زبانی شما مستقیم هر آنچه را می خواهید راحت به زبان می آوریدالبته نمی دانم چرا شاعر چشم را در مقابل زبان قرار نداد که اگر این تفسیر اخیر را بپذیریم اینجا نیز بیان نگاه بسیار جذاب تر است تا بیان چشم