صائب تبریزی

صائب تبریزی

تک‌بیت شمارهٔ ۳۸۰

۱

کفارهٔ شراب‌خوری‌های بی‌حساب

هشیار در میانهٔ مستان نشستن است

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
محمد شاهرخ
۱۳۹۲/۰۳/۱۷ - ۱۳:۳۷:۲۵
در بعضی از نسخ اینچنین آمده مخمور در میان رندان نشستن است
user_image
مجید ضیائی
۱۳۹۲/۰۴/۲۹ - ۲۲:۵۵:۱۲
البته تا آنجا که من میدانم این تک بیت نیست بلکه دوبتی است:کفاره شراب خوری های بی حساب هشیار در میانه مستان نشستن استغافل مشو ز مرگ که در پیش اهل رازموی سفید رشته به انگشت بستن است
user_image
کیدخت کیانپور
۱۳۹۳/۰۹/۰۷ - ۰۶:۳۶:۳۹
من در فهم این ذو بیتی اشکال دارم. کفاره به معنی جریمه است. پس اگر برای بذد مستی فاره باید داد. و کفاره اش قاعدتا باید مستانه میانه رندان باشد مستی ینعی عقل قذرت تصمیم درست گرفتن نداشته باش. وقتی مستی چگونه هشیار میان مستان می توان نشست؟
user_image
آریو ناصریان
۱۳۹۳/۱۲/۲۵ - ۰۹:۵۴:۱۵
معنای بیت اینه که وقتی شراب زیاد نوشیدی و عادت کردی دیگه با میزانی که بقیه مست میشن و جمع مستان تشکیل میدن مست نمیشی و همچنان هشیار خواهی بود!
user_image
مرتضی خانی
۱۳۹۴/۰۳/۰۶ - ۰۰:۳۸:۲۸
بیت دوم .. خمار در جمع مستان نشستن است
user_image
مجتبی
۱۳۹۴/۰۶/۲۰ - ۱۰:۵۴:۲۸
بی شک هوشیار است چرا که مستی بی حساب کتاب کفاره اش هوشیاری های بی موقع است
user_image
س. ب
۱۳۹۴/۰۶/۲۴ - ۱۲:۴۲:۱۲
این بیت تقریبا به صورت ضرب المثل رایج شده و زمانی استفاده میشود که شخصی بر اثر افراط در شرابخواری، دیگر نمی تواند شراب بنوشد، پس می‌بایست هشیار در جمع بنشیند و شاهد مستی دیگران باشد.
user_image
بینوا
۱۳۹۴/۰۸/۱۷ - ۰۶:۱۳:۲۹
لطفا این نظرهای عالمانه را درج نکنید ما بیسواد ها نمی فهمیم به خدا زشت است !!!
user_image
شهرام بنازاده
۱۳۹۴/۰۹/۲۹ - ۰۷:۴۷:۳۱
معنی این شعر همان مضمون زجری که در قفس میکشی سزای کفران نعمتی است که در باغ کرده ایاینکه امروز هوشیار در میان مستان نشسته ای ، تاوان شراب خوری های بی حساب گذشته است.
user_image
الیاس
۱۳۹۵/۰۱/۱۳ - ۰۲:۲۰:۲۰
کفاره شرابخوریهای بی حساب مخموردرمیانه مستان نشستن است پس ازاینکه مدت زیادی شراب مصرف شود(شرابخوریهای بی حساب) ،شخص ،معتاد به الکل میشود!،واگرالکل مصرف نکندخماراست!ودیگر مستان که شراب میخورند...وبه این مخمور(بدلیل بدمستیهای گذشته اش!) شراب نمیدهند..وخماراست. ..صائب شاعر بسیار واقع بینیست...!
user_image
هاشم
۱۳۹۵/۰۱/۱۳ - ۱۴:۵۹:۱۲
بیت صائب فقط در مورد شراب، صادق و صائب نیست.یعنی تنها مخصوص شراب خواری نیست.شما وقت را از دست بده بعد پشیمانی درو می کنی.ولخرجی کن بعد درمانده می شوی.قدر زندگی دنیا را ندان حسرت نصیب ابدی ات هست.و چیزهای دیگر.
user_image
رهگذر
۱۳۹۵/۰۴/۲۴ - ۱۷:۳۷:۳۶
تک بیت نیست. آسودگی به کنج قناعت نشستن استسیر بهشت در گره چشم بستن استهشیاریی است عقل که مستی است چاره اشبدمستیی است توبه که عذرش شکستن استماهی به شکر بحر سراپا زبان شده استغافل که حد شکر، لب از شکر بستن استطفلی است راه خانه خود کرده است گمهر ناقصی که در صدد عیب جستن استشوخی به این کمال نبوده است هیچ گاهخال تو چون سپند درانداز جستن استما از شکست توبه محابا نمی کنیمچون زلف، حسن توبه ما در شکستن استکفاره شراب خوریهای بی حسابهشیار در میانه مستان نشستن استغافل مشو ز مرگ که در چشم اهل هوشموی سفید، رشته به انگشت بستن استدرمان ما که سوخته ایم از فراق میچون داغ لاله در دل ساغر نشستن استبستن به گوشه دل عشاق، خویش رادامان خود به شهپر جبریل بستن استصائب به زیر چرخ فکندن بساط عیشدر رهگذار سیل، فراغت نشستن است
user_image
اپیکور
۱۳۹۶/۰۲/۰۴ - ۲۲:۴۹:۱۵
متضادِ مستی، هوشیاری نیستمخموری به منظورِ کفاره دادن، اصطلاحِ بهتری استمخمور بر در میخانه خفتن، زجرِ بیشتری دارد، چون داخلِ میخانه هم مستان، هستند و افسوس را بیشتر می کند:)
user_image
حسن
۱۳۹۶/۰۳/۰۴ - ۲۱:۱۹:۲۲
این بیت دو‌ معنی می‌تونه داشته باشه ،یکی اینکه شراب خواری بیش از حد آدم رو به جایی می‌رسونه که به اندازه دیگران تاثیری روی اون نمی‌ذاره و در واقع با شراب مست نمیشه و هوشیار باقی میمونه در صورتی که دیگران مست میشن ، ویا اینکه بر اثر مصرف بی حساب شراب مشکلی واسش پیش میاد که دگ قادر به نوشیدن شراب نیست مثل بیماری که من فکر می‌کنم گذینه اول نزدیک‌تر به مقصود شاعر باشه
user_image
مهدی
۱۳۹۶/۰۷/۱۵ - ۲۰:۲۹:۵۲
کفاره ی شراب خواری بی حساب... مخمور در میان رندان نشستن است... این چیزارو خیلی سخت میشه گفت.. و درک خیلی کمی از این مطالب هست..... اما خب من میگم تا دریابد رندی.. رند اینجا به معنای فرد آگاه هست... هنگام مست بودن... اگر فردی توی جمع گل مصرف کرده باشه... اون فرد مست خواه نا خواه خراب میشه.. و موجبات خنده دیگران رو فراهم میکنه... چرا؟ چون آگاا نیست از حال خودش...
user_image
مهدی موسوی
۱۳۹۶/۰۷/۳۰ - ۱۴:۴۸:۳۷
منظور از شراب خوریهای بی حساب، تفکر و زیاد دانستن وزیاد مطالعه کردن است و به طبع ان، در جمعیهای که اطلاعات همه کم است ، تقریبا مشکل بتوان اظهار نظر کرد و لب به سخن گشود و این کفاره زیاد دانستن میباشد که فرد از ان رنج خواهد برد
user_image
نیکزاد
۱۳۹۶/۱۰/۲۸ - ۰۵:۴۱:۳۵
کسی که مدت زیادی شراب خواری کند اثر شراب بر او نسبت به دیگران کمتر است . زمانی که دیگران مست میشوند او هنوز هشیار است و لذتی نخواهد برد و این تاوان شراب خوری بی حساب است
user_image
حامد
۱۳۹۷/۰۶/۰۱ - ۰۲:۰۶:۴۲
سلامنظرات عالیمقامان هاشم و تکمیل شعر توسط رهگذر عالی بود. بنده حقیر از این دو حاشیه لذت بردم و آموختم. ممنون
user_image
عباس برجردی
۱۳۹۷/۱۰/۲۷ - ۱۶:۳۶:۱۷
در غزل پر نغز صائب تبریزیبیت اول این طور شروع می‌شود آسودگی به کنج قناعت نشستن استسیر بهشت در گرو چشم بستن استدر واقع گرو‌ بجای گره
user_image
آیینه
۱۳۹۸/۰۶/۲۲ - ۱۰:۴۷:۳۳
این بیت بخشی از یک غزل کامل است . بسیاری از شاعران تک بیتی به ذهنشان خطور میکند و آن را یادداشت میکنند و در برخی موارد آن را درون غزلی که در روزهای آتی گاهی هم ماه های آتی حواله شان میشود به کار میبرند.اما در معنی بیت ، باید این را در نظر گرفت که به معنی ننوشیدن شراب نیست . یعنی آقدر خورده که دیگر شراب مستش نمیکند و بدن واکنشی به آن نشان نمیدهد. یعنی همه خوردند و مست شدند اما او به علت زیاده روی قبلی ، با اینکه خورده ، مست نشده است
user_image
وهاب
۱۳۹۸/۰۷/۱۷ - ۱۲:۴۹:۱۱
این دو بیتی فقط یه معنی داره و اون اینه که شخصی که شراب خواری رو تَرک کرده و الان باید کفاره شو بده(خماری بکشه)باید با حال خمار در جمع مستان بشینه و با حال بد خودش حال خوش اونا رو ببینه و عذاب بکشه و این عذاب کشیدن رو شاعر به کفاره دادن تشبیه کرده.
user_image
بهروز یاحقی
۱۳۹۸/۱۲/۲۲ - ۰۴:۳۴:۲۳
کفاره شرابخواری های بیحسابمخمور در مجلس رندان نشستن است(فتادن هم میشه ولی نشستن بهتره)
user_image
گیتی نوین
۱۳۹۹/۰۱/۰۷ - ۱۳:۲۲:۵۶
چرا سروده ی زیبا و پر میانا را می باید به یاوه برگردانید و سپس با تعبیری کج و ناگوار از آن میانایی پوچ و پیچیده فراهم نمود؟ این سروده زبانی همه جهانی دارد . چنانکه آنرا به هر زبان دیگر که برگردانیم میانای آن بر فرزانگان ویدا می شود. و وش درست آن بی گمان اینست:کفارهٔ شراب خوریهای بی حسابخمار در میانهٔ میخواران نشستن است.هشیاری در میان فرزانگان و اهل خرد موهبتی است که اندک مرذمان از آن بهره ورند . در شهر یکی کس را هشیار نمی بینم// هریک بتر از دیگر شوریده و دیوانه . پس هشیاری پاداش است وکفاره نمی تواند باشد. اما خمار ی نودشی است که با سردرد و لرزه همراه ست و اینک در میان می خواران (و باید در زیبایی کاربرد آواهای "خ" و "ا"و "ر "در خماران و می خواران که آهنگ خُرخُر خماری را تداعی می کند توجه نمود:) که در این بند مر آنرا به هوشمندی داوریی نیست. برخی از آنان می توانند هشیار باشند و برخی دیگر ناهشیار. برگردان این سروده به انگلیسی:The sentence for binge drinking , is sitting with a hangover among drinkersو به فرانسه:la peine pour boire fréquemment du vin est de s'asseoir avec une gueule de bois parmi les buveurs! و به روسی Наказание за чрезмерное питье - сидеть с похмельем среди пьющих!
user_image
گیتی نوین
۱۳۹۹/۰۱/۰۷ - ۱۳:۳۰:۱۴
در متن بالا اشتباه خوری ها باید به خواری ها تصخیح شود کفارهٔ شراب خواریهای بی حسابخمار در میانهٔ میخواران نشستن است.
user_image
حسن
۱۳۹۹/۰۱/۱۶ - ۰۲:۲۳:۲۱
غافل مشو ز مرگ که در چشم اهل هوشموی سفید، رشته به انگشت بستن استدر مصراع دوم این بیت ؛ رشته به انگشت بستن به چه معناست؟؟؟
user_image
nabavar
۱۳۹۹/۰۱/۱۶ - ۰۷:۴۹:۵۷
گرامی حسنموی سفید، رشته به انگشت بستن استگاهی برای از یاد نبردن چیزی در زمان معین ، نخی به انگشت می بندند تا یادشان نرود به انجام کاری،موی سفید هم باد آورِ فرا رسیدن و نزدیک شدن به پایان عمر است
user_image
حسینی متخلص به حسن
۱۳۹۹/۰۶/۱۱ - ۰۶:۱۱:۲۴
تاوان میگساری و مستی بی حسابهشیار در میانه ی مستان نشستن است
user_image
nabavar
۱۳۹۹/۰۶/۱۲ - ۱۳:۵۰:۵۲
تک بیتی از ” نیا “ دیدم زیباکفاره ی گناه و خطاهای بی شمار شرمنده پشت دست به دندان گزیدن است.
user_image
امیرحسین
۱۳۹۹/۰۶/۱۶ - ۰۰:۳۶:۵۱
راستش دیدم دوستان نظرات مختلفی طرح کردن ولی به نظرم اومد همش غلطه واقعیت رو بخواهید این است که اگر بردی زیاد شراب بنوشد تاثیر شراب بر بدن او کم میشود و به قول معروف دیر تر او را میگیرد و همچنین در مجالس شراب خوری پیمانه پیمانه و با جمع میخورند و کسی بیش و کم نمیخورد و بدین ترتیب ایشان میفرمایند که فردی که در گذشته زیاد می خورده باشد در مجالس مستی هنگامی که همه مست شده اند هنوز هشیار است و این تنبیه طبیعی است که برای فرد بی ملاحظه نسبت به شراب در پی می اید
user_image
سایه
۱۳۹۹/۰۷/۱۰ - ۰۸:۲۶:۲۱
بنده حقیر این شعر را اینطور شنیده امکفاره شراب خواری های بی حسابمخمور در جمع رندان نشستن استواشاره به آن دارد که زیاده روی در هر کاری غلط است.اما شعر در قالب زیبای مثال بطور لطیف گوشزد میکند شراب در حالیکه مقدار کمش باعث سرور وسرزندگی میشود همین شراب وقتی افراط در او باشد باعث خماری وگیچی میشود
user_image
منا
۱۳۹۹/۰۸/۰۹ - ۰۷:۰۴:۱۸
بدین معنی ست که بودن در جمعی که همه مست مدهوشن ونمیتونن تصمیم عاقلانه ای بگیرن برای فرد هوشیار مجازاتی ست و آن هم تحمل افرادی ست که مست و دیوانه اند
user_image
محسن
۱۴۰۰/۰۲/۰۳ - ۱۳:۰۷:۳۳
ترا خدا مصرعی را که نه وزنش میخواند و نه موزون است را به صائب نچسبانید. همانطور که "رهگذر" در 25 تیرماه 1395 درج فرمودند، این تک بیتی نیست، ولی این تک بیت بعنوان ضرب‌المثل بین عامه مشهور شده و اگر کسی مصرع دوم را از یاد میبرد، از خود جایگزین می‌کرد. من حتی از اهل قلم شنیده‌ام "مخمور در مقابل مستان نشستن است" معنی آنهم به شراب ربطی ندارد بلکه منظور شخص با تجربه و دانائی است که در میان کسانی که هنوز تازه‌کار و بی‌تجربه‌اند، از ندانم‌کاری و رجز‌خوانی ایشان صبورانه رنج میبرد. والله اعلم
user_image
محمدحسن خاکسارجلالی
۱۴۰۱/۱۲/۱۰ - ۰۶:۱۰:۵۸
مخمور یعنی کسی که بعلت زیاده روی در شراب خواری دچار سر خماری و سر درد ناشی از آن شده و در این حالت شخص دیگر قادر به خوردن شراب نیست و حتی از بوی شراب هم وچار تهوع می‌شود. پس مجبور است بنشیند و لذت شراب خواری دیگران را ببیند. شعر به این شکل درست به نظر میرسد. کفاره شراب خوری های بی حساب  مخمور در میانه مستان نشستن است
user_image
Seyed Mohseni
۱۴۰۱/۱۲/۲۴ - ۰۴:۵۹:۵۳
وقتی آنقدر بی حساب وقت خود را به صرفه آموختن می‌کنی به درجه ای خواهی رسید که دیگران حرفهای تو را جدی نخواهند گرفت و این کفاره دانستن بیشتر است.... اندوه و تنهایی تو را خواهد رساند به حق جایی که با مرگ خود دوستی کنی 
user_image
فرزاد عارفی
۱۴۰۲/۰۱/۲۶ - ۱۰:۱۴:۲۱
برای من ناراحت کننده بود که دوستان به اصل مطلب پی نبردن ، ببینید درسته که فردی که مشروب زیاد میخوره دیگه مست نمیشه و به قولی کفاره اش هوشیار در میان مستان نشستن است اما اینجا شاعر منظورش مشروب خوری نیست مثال داره واستون میزنه ، معنی این بیت اینه که کفاره زیاد دانستن ، و اطلاعات زیاد و رسیدن به مرحله‌ای که خیلی چیزها رو میدونی که این خودش بسیار مسئله دردناکیه چون ((هر که فهمش بیش دردش بیشتر )) هوشیار در میان مستان نشستن است ، یعنی فردی که زیاد می‌فهمه ، زیاد اطلاعات داره ، و همون هر که فهمش بیش دردش بیشتر در موردش صدق میکنه و اینقدر از باده دانایی خورده که به این درجه رسیده کفاره اش اینه که در میان مردمی که با کوچکترین مسائل شاد میشن و شاد زندگی میکنن اون درونش دردی ناشی از دانستن داره که جلوگیری میکنه از مستی و خوشگذانی راحت و بی‌دغدغه نظر بنده حقیر اینه چون کسی مثل صائب تبریزی نمیاد در مورد اینکه شراب زیاد بخوری دیگه نمیگیردت شعر بگه
user_image
مهدی هاشمی
۱۴۰۲/۰۳/۱۸ - ۰۵:۵۹:۲۳
پس بِدان این اصل را ای اصل‌جو     -     هر که را دردست، او بُرده‌ست بو هر که او بیدارتر پر دردتر    -      هر که او آگاه‌‌تر رخ زردتر