صائب تبریزی

صائب تبریزی

تک‌بیت شمارهٔ ۴۴۲

۱

یک عمر می‌توان سخن از زلف یار گفت

در بند آن مباش که مضمون نمانده است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۵۱۷
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۴۵۸
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۲۱۱
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۴۴۰

نظرات

user_image
رهام
۱۳۹۵/۰۴/۲۰ - ۰۳:۴۷:۳۹
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجبکز هر زبان که میشنوم نامکرر استحضرت حافظ
user_image
آرش مولودی
۱۳۹۹/۰۲/۲۰ - ۰۲:۴۸:۵۷
این بیت از صائب اشاره دارد به این موضوع که یک عده ای میگفتند دیگر تمام موضوعات ومضمونها در ستایش معشوق گفته شده و چیزدیگر قابل توجهی برای توصیف معشوق ویار وجود ندارد که صائب بااین بیت این مسئله را رد میکند ودر واقع هم چنین است :یک عمر میتوان سخن از زلف یار گفت...
user_image
مردم. حامی دوست
۱۳۹۹/۱۰/۰۷ - ۰۵:۲۲:۳۲
امروز صبح داشتم دنبال مطلب روانشناسی می گشتم .که در وبلاگ چشمم به جمله ای افتاد نوشته بود: وقت یکی از دوستان شما کاری معرکه انجام می دهد،این کار او مانعی برسرراه شما برای انجام کارهای فوق العاده نبست. ابن مرا بی مقدمه یاد شعر صائب تبریزی عزیز انداختیک عمر می توان سخن از زلف یار گفت دربند آن مباش که مضمون نمانده است.