
سعیدا
شمارهٔ ۱۱۱
۱
شرابخانهٔ معنی،دل بهوش من است
پیالهٔ می وحدت، لب خموش من است
۲
برای ناقص چندی دلم نمی سوزد
جهان پر ز هوس، دیگ خام جوش من است
۳
تنم به خواهش دل جامه ای نپوشیده است
سری که بار تعلق ندیده دوش من است
۴
به هر قدم دل مسکین چو بید می لرزد
که بار خاطر نازک دلان به دوش من است
۵
چه نسبت است سعیدا مرا به اهل جهان
که چرخ کوچک ابدال، خرقه پوش من است
تصاویر و صوت

نظرات