سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۱۱۲

۱

فتادگی چو نگین، نقش دلنشین من است

شکستگی چو رقم صفحهٔ جبین من است

۲

نمی رود ز دلم لذت فراموشی

همیشه حرف الف درس اولین من است

۳

در آن جهان که خزان و بهار را ره نیست

بهشت، یک چمن ساحت زمین من است

۴

ز بسکه دست ندامت به یکدگر زده ام

غبار دور زمان گرد آستین من است

۵

ز دست خویش سعیدا کجا گریز کنم

همیشه نقش قدم در پی کمین من است

تصاویر و صوت

نظرات