سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۱۱۴

۱

خم در خروش و جوش ز خمیازهٔ من است

این دور را قدح نه به اندازهٔ من است

۲

مضمون بکر غیر خموشی نیافتم

بستن لب از سخن، سخن تازهٔ من است

۳

رنگ پریده ام پر و بالم [شکستنی] است

بوی گلم هوای تو جمازهٔ من است

۴

آن دفتر درخت خزان دیده ام که باد

دایم به فکر بستن شیرازهٔ من است

۵

در دست، داغ حسرت وصل تو هر زمان

از بوستان یأس، گل تازهٔ من است

۶

برق از شکوه شعلهٔ آهم شراره بست

فریاد رعد، شعبهٔ آوازهٔ من است

۷

در رزمگاه عشق سعیدا به روی زرد

مشاطه تیغ، خون جگر غازهٔ من است

تصاویر و صوت

دیوان سعیدا نقشبندی یزدی به کوشش رضیه رضائی تفتی - رضیه رضائی تفتی - تصویر ۱۴۶

نظرات