
سعیدا
شمارهٔ ۱۲۸
۱
غافل از دین شیوهٔ خود رسم و آیین کرده است
رسم و آیین رخنه ها در خانهٔ دین کرده است
۲
شهسوار عشق در هنگامهٔ جان باختن
عیش بی اندیشه را در خانهٔ زین کرده است
۳
از شفق هر شب مس افلاک ظاهر می شود
گرچه گردون از ریاضت بیضه زرین کرده است
۴
می دهد رخ طرح با ما مدعی باز از چه روست
بیدق خود را مگر امروز فرزین کرده است؟
۵
گر ببندد چشم خودبینی ز ما من، بهتر است
زان ریاضت ها که زاهد را خدابین کرده است
۶
شانه [زد] بر آن کمر پنداشت مو، مشاطه را
دار معذورش که او [کاری] به تخمین کرده است
۷
شد سعیدا در خیال این غزل همچون هلال
بیت ابروی تو را گویا که تضمین کرده است
تصاویر و صوت

نظرات