
سعیدا
شمارهٔ ۱۴۵
۱
کرم عام تو با محرم و بیگانه یکی است
همچو خورشید که در کعبه و بتخانه یکی است
۲
رنجش عاشق و معشوق به هم ساختگی است
در حقیقت سخن شمع به پروانه یکی است
۳
باده طفلی است که با پیر و جوان می بازد
می چو آمد به میان عاقل و دیوانه یکی است
۴
واحد است اهل همه، لیک دویی در عدد است
گرچه صد دانه بود سبحه ولی دانه یکی است
۵
ای سعیدا مکن اندیشه که در گوش کریم
ذکر توحید تو و نعرهٔ مستانه یکی است
نظرات