
سعیدا
شمارهٔ ۱۴۹
۱
همین نه شیوهٔ خوبان طریق خودرایی است
که گاه خشم و گهی رحم و گه خودآرایی است
۲
گهی رود به حبش گه به چین کند مسکن
ز خال عارض او چشم عقل سودایی است
۳
طریق معرفت دوست زهد و تقوی نیست
که تیزگامی و ناکامی است و بینایی است
۴
چو آفتاب کسی روی دوست می بیند
که چشم حیرت او در بدر تماشایی است
۵
زن است طالب دنیا و مرد عاشق دوست
برای آخرت امروز کار خنثایی است
۶
ز موج خیز حوادث در اضطراب نه ایم
که کشتی دل ما مدتی است دریایی است
۷
به پای خویش کسی کی رسد به کعبهٔ وصل
که قطع راه بیابان او جبین سایی است
۸
فقیه مدرسه و لاف فقر این نه رواست
که گام اول این راه ترک دانایی است
۹
نظر ز دیدن خوبان نمی توانم بست
که چشم مردم بی دین [و] دل تماشایی است
۱۰
ظهور شعر سعیدا ز شورش عشق است
که نغمهسنجی هر نای از دم نایی است
نظرات