
سعیدا
شمارهٔ ۱۵۹
۱
در خراباتی که راه هستی و پندار نیست
بر لب ما جام می کمتر ز استغفار نیست
۲
لازم حسن فراوان است زلف تابدار
گنج بیرون از [حسابی] چون بود بی مار نیست
۳
پیچ و تاب زلف باشد بر سر دیوانگان
بر سر مجنون هوای پیچش دستار نیست
۴
زاهد ما بسکه از کردار می گوید سخن
چون زبان تیز هرگز بر سر گفتار نیست
۵
ای مسلمانان سعیدا را میاموزید دین
[نامسلمانان]، چو او در حلقهٔ زنار نیست
نظرات