
سعیدا
شمارهٔ ۲۰۳
۱
شکست رونق آیینه را صفای قدح
گشوده چهره ز اسرار دل هوای قدح
۲
ز دیو غم چو گزندی رسد به کس زنهار
بگوی ورد کند صبحدم دعای قدح
۳
زهر شکستهٔ او صوت حمد و نعت آید
چو شیشه از کف مستان فتد به پای قدح
۴
به هیچ باب نیم سائل از کسی لیکن
همیشه بر در میخانه ام گدای قدح
۵
شکست ساغر می زاهدا مجو زنهار
که از تو بازستانند خونبهای قدح
۶
به دور عارض ساقی و چرخ و عمر دراز
مباد قسمت ما بیدلان سوای قدح
۷
ز پیر جام سعیدا مراد می طلبم
که رنگ زرد بمالم به خاک پای قدح
نظرات