
سعیدا
شمارهٔ ۲۰۸
۱
تنی بغیر عمل شد برای جان، دوزخ
به مرغ بی پر و بال است آشیان، دوزخ
۲
حضور عاشق مسکین حضور دلدار است
که بی وصال تو باشد مرا جنان دوزخ
۳
بلاکشان غمت را نمی تواند کرد
بهشت منت آسایش و زیان دوزخ
۴
دل بخیل و جبین گشادهٔ درویش
بهشت روی زمین است این و آن دوزخ
۵
نه لایقم به جنان و ز جحیم حیرانم
که می کشد الم از جسم ناتوان دوزخ
۶
دمی به مردم نادان به سیر هشت بهشت
هزار مرتبه به عمر جاودان دوزخ
۷
چه باک ار نشود جنتم حلال اما
حرام باد سعیدا به دوستان دوزخ
نظرات