
سعیدا
شمارهٔ ۲۴۵
۱
هر که دارد صنمی جور و جفایی دارد
دلبر ماست که مهری و وفایی دارد
۲
در چمن تا به هوای تو روان کردم اشک
سرو تشریفی و گل نشو و نمایی دارد
۳
عاشقی را چه غم از جور و جفای ایام
که به هر حال شبی ماه لقایی دارد
۴
در خرابات بکش باده بگو یا شافی
که از او هر الم و درد دوایی دارد
۵
هیچ کافر نفتد همچو سعیدا در هجر
که عجب بادیه و طرفه هوایی دارد
نظرات