
سعیدا
شمارهٔ ۲۴۷
۱
جهان تو را به سر انکسار می آرد
که تا بزرگ شود در فشار می آرد
۲
نسیم خط تو گر بگذرد به سوی چمن
هزار طعنه به باد بهار می آرد
۳
اگرچه بحر پرآشوب و مست و بی پرواست
شکسته کشتی ما در کنار می آرد
۴
هر آن نهال که از آب دیده پروردم
ز شوربختی من شعله بار می آرد
۵
به فکر کرده و ناکرده عمر صرف مکن
که این حساب غم بی شمار می آرد
۶
تأسفات گذشته، امید آینده
نهال عمر تو هر دم دو بار می آرد
۷
فریب بادهٔ دنیا مخور به رنگ و به بو
که ناچشیده سعیدا خمار می آرد
تصاویر و صوت

نظرات