سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۲۴۷

۱

جهان تو را به سر انکسار می آرد

که تا بزرگ شود در فشار می آرد

۲

نسیم خط تو گر بگذرد به سوی چمن

هزار طعنه به باد بهار می آرد

۳

اگرچه بحر پرآشوب و مست و بی پرواست

شکسته کشتی ما در کنار می آرد

۴

هر آن نهال که از آب دیده پروردم

ز شوربختی من شعله بار می آرد

۵

به فکر کرده و ناکرده عمر صرف مکن

که این حساب غم بی شمار می آرد

۶

تأسفات گذشته، امید آینده

نهال عمر تو هر دم دو بار می آرد

۷

فریب بادهٔ دنیا مخور به رنگ و به بو

که ناچشیده سعیدا خمار می آرد

تصاویر و صوت

دیوان سعیدا نقشبندی یزدی به کوشش رضیه رضائی تفتی - رضیه رضائی تفتی - تصویر ۱۵۳

نظرات