سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۲۵۴

۱

رفت از حریم دیده و دل را کباب کرد

این کعبه را به سنگ جدایی خراب کرد

۲

نگذاشت تا نمود کند رنگ عیش ما

از بسکه نوبهار جوانی شتاب کرد

۳

ما را مراد او ز میان سوزش است و بس

با ما اگرچه ناز و به دشمن عتاب کرد

۴

غیر از دل شکستهٔ ما و خیال دوست

کس دیده است بحر که جا در حباب کرد؟

۵

با آن که می فروش فلاطون شعار ما

در باده آب کرد جهان را خراب کرد

۶

تا دید اعتبار ورق در شکستن است

دوران صحیفهٔ دل ما انتخاب کرد

۷

آیندهٔ حیات به چشمم گذشته است

از بسکه عمر رفته سعیدا شتاب کرد

تصاویر و صوت

دیوان سعیدا نقشبندی یزدی به کوشش رضیه رضائی تفتی - رضیه رضائی تفتی - تصویر ۱۵۹

نظرات