
سعیدا
شمارهٔ ۲۶
۱
هر که دارد دل چون آینه سیمای تو را
می کند خوب ز چشم تو تماشای تو را
۲
رم نکردی ز من و رام کسی هم نشدی
آفرین باد دل و دیدهٔ بینای تو را
۳
دایماً چشم تو انداز رمیدن دارد
هیچ کس رام نکرد آهوی صحرای تو را
۴
نشود تیره دل پاک تو از چین جبین
موج بر هم نزند صافی دریای تو را
۵
امشب از داغ جگر لاله چراغان دارد
به هواداری گل دامن صحرای تو را
۶
ز آب حیوان شده سرسبز خط پشت لبت
خضر امت شده ز اعجاز مسیحای تو را
۷
از حلاوت لب ساغر ز لبت وانشود
باده چون تلخ کند لعل شکرخای تو را؟
۸
نفس از نازکی طبع تو نتوانم زد
آه، صد آه، دل آینه سیمای تو را
۹
همچو خورشید کشد باز به عریانی سر
جامه گر اطلس چرخ است سعیدای تو را
تصاویر و صوت

نظرات