
سعیدا
شمارهٔ ۲۶۶
۱
فیض از کوچهٔ معشوقه هوا می گیرد
نکهت از طرهٔ او باد صبا می گیرد
۲
به دم صبح فنا هر که شبی هستی داد
فیض ها از نفس صبح بقا می گیرد
۳
جای در دیدهٔ افتادهٔ خود ساز که سرو
در کنار لب جو نشو و نما می گیرد
۴
نشود گم پی اش از دیدهٔ عاشق که ز لطف
هر کجا پای نهد رنگ حنا می گیرد
۵
خرمن سوخته طالع دل بی صبر و سکون
آتش از سنگ اثر از فر هما می گیرد
۶
خط مشکین تو هر چند که آمد ز خطا
نکته بر روی تو از روی خطا می گیرد
۷
دشمن از دست سعیدا نتواند که رود
گر رود از ره تقدیر قضا می گیرد
نظرات