
سعیدا
شمارهٔ ۲۹۴
۱
خارخار دل کجا در دیدهٔ ما میخلد
خار ماهی کی به چشم موج دریا میخلد
۲
دستگاه صنع را انگشت رد هم نیست، رو
خار چون از دست افتد باز در پا میخلد
۳
بس که یاران ملایمطبع سنگینطینتند
رشتهٔ گوهر به چشم سوزن ما میخلد
۴
در دل مفلس نباشد آرزوی هیچ چیز
خارخار اکثر به جان اهل دنیا میخلد
۵
از ملایم ظاهران زنهار در اندیشه باش
پنبه دارد نرمی و در چشم مینا میخلد
۶
گفتگوی مدعی در بزم ما کردن خطاست
حرف بدگو هم سعیدا بد به دلها میخلد
نظرات