سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۳۰

۱

خط یاقوت لعلش تا نمود آن مصحف رو را

نگاهش می کند تفسیر، بسم الله ابرو را

۲

به پا می پیچدش سنبل پی بوسیدن پایش

به هر وادی که آن بدخو پریشان می کند مو را

۳

زبان تیغ می بندد نگاه تیز جادویش

که را دستی که گیرد نکته آن چشم سخنگو را؟

۴

نه تنها دل سیاهی می کند بی او در این صحرا

سیه کرد انتظار جلوهٔ او چشم آهو را

۵

سعیدا جوی خون گردد روان از چشم حیرانم

اگر یک دم نبینم در کنار آن سرو دلجو را

تصاویر و صوت

دیوان سعیدا نقشبندی یزدی به کوشش رضیه رضائی تفتی - رضیه رضائی تفتی - تصویر ۵۳

نظرات