
سعیدا
شمارهٔ ۳۲۸
۱
هر بتی قبله نمای دل دانا نشود
طوطی عقل ز هر آینه گویا نشود
۲
عاشق از جلوهٔ معشوق نمایان گردد
سرو تا سر نکشد فاخته پیدا نشود
۳
بر در دل چه زنی حلقه که این قفل گران
بی مددکاری مفتاح دعا وانشود
۴
راه در زیر لب فاخته پنهان گردد
سرو اگر پیشرو آن قد و بالا نشود
۵
با چنین سنگدلی زاهد اگر خاک شود
گل شود کوزه شود ساغر و مینا نشود
۶
به یقین دیدهٔ یعقوب نخواهد بودن
که رسد پیرهن یوسف [و] بینا نشود
۷
به غلط راه در آن کوی نمی یابد کس
هر گدایی به در دوست سعیدا نشود
نظرات