
سعیدا
شمارهٔ ۳۳۴
۱
دلم را همنشین یاری جهانگردیده میباید
رفیق نوح ای جان، مرد طوفاندیده میباید
۲
به خال و خط و ابرو کی توان بردن مرا از جا
که در تاراج دل، چشم نگه دزدیده میباید
۳
به جانان خوش نباشد نامه را خالی فرستادن
در این مکتوب با خط، جان و دل پیچیده میباید
۴
به آن بالا نظر کردن به آن مه روبهرو گشتن
بلاها دیده میباید ستم وزیده میباید
۵
سعیدا کار خامان نیست در آتش وطن کردن
که عاشق چون سپند از دانهها برچیده میباید
تصاویر و صوت

نظرات