
سعیدا
شمارهٔ ۳۴۰
۱
گدا که بر سر راه بخیل می آید
چو پشه ای است که در چشم پیل می آید
۲
هر که عاقبت کار این جهان را دید
عزیز مصر به چشمش ذلیل می آید
۳
خطا مکن نظر از مطلبی که داری پیش
به پیشواز تو گر جبرئیل می آید
۴
بنای کلبهٔ ویرانه ام چنان شد محو
که سیل غم به هزاران دلیل می آید
۵
برای رزق، سعیدا مرو ز جا هرگز
که قسمت تو کثیر و قلیل می آید
تصاویر و صوت

نظرات