
سعیدا
شمارهٔ ۳۵
۱
رفتار محال است ز کوی تو کسی را
نبود گذر از یک سر موی تو کسی را
۲
از عکس تو عکسی است در آیینهٔ اوهام
ور نه خبری نیست ز روی تو کسی را
۳
مشکل که تو را بیند و از جا نرود کس
چون یاد کند شیفته بوی تو کسی را
۴
در هر صفت از خویش برون رفتم و دیدم
جز ذات تو ره نیست به سوی تو کسی را
۵
فریاد و فغان کار سعیداست به کویت
ورنه سخنی نیست ز خوی تو کسی را
نظرات