سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۳۵۳

۱

شد میسر شب وصلت شب عید آخر کار

ماه را دید به رخسار تو دید آخر کار

۲

یاد از پیرهن یوسف مصری می داد

هر نسیمی که ز کوی تو وزید آخر کار

۳

حاصل کار جهان غیر پشیمانی نیست

کیست در دهر که دستی نگزید آخر کار؟

۴

بسکه مشق غم بی برگ و نوایی کردیم

از نی خامهٔ ما ناله دمید آخر کار

۵

سینه ام شد هدف ناوک مژگان دیگر

غم دل باز کمان که کشید آخر کار؟

۶

شادی وصل به یک غمزه تلافی ها کرد

انچه دل در غم هجر تو کشید آخر کار

۷

فلک از دیدهٔ امید کشید آب حیات

نشود تا که سیه چشم سفید آخر کار

۸

روز تا روی به زردی ننهد ممکن نیست

رنگ از چهرهٔ ایام پرید آخر کار

۹

عمرها گرچه ز ما صرف شقاوت گردید

شکرلله که گشتیم سعید آخر کار

تصاویر و صوت

نظرات