سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۳۵۶

۱

یاد خود سعی کن و از دل آگاه ببر

زندهٔ خویش چو خود مرده از این راه ببر

۲

دست خالی به طلبکاری دلدار مرو

هیچ اگر نیست ز اسباب جهان، آه ببر

۳

یارب افتاده ز پا یوسف توفیق به چاه

کاروانی ز کرم بر سر این چاه ببر

۴

دست گر بر سر آن کاکل مشکین نرسد

پیش زلفش گلهٔ طالع کوتاه ببر

۵

به هواداری خورشید جمالش ای اشک

هر غباری که بود از دل آن ماه ببر

۶

همچو خورشید، سعیدا به بد و نیک جهان

جام پر نور پگاه آور و بی گاه ببر

تصاویر و صوت

نظرات