
سعیدا
شمارهٔ ۳۵۹
۱
نسخهٔ عکس رخ او، مه تابان حاضر
شاهد حرف لبش لعل بدخشان حاضر
۲
هر که سر از خط فرمان تو بیرون سازد
تیغ ابرو، رسن زلف پریشان حاضر
۳
دل به کفر خم زلفش سر سودا دارد
گر قبولش نشود جان و دل ایمان حاضر
۴
گر سواد خط یاقوت نداری ای دل
مصحفی بر ورق گل خط ریحان حاضر
۵
منکر یوسف ما کیست بگو ای دل زار
قدمی پیش بنه چاه زنخدان حاضر
۶
منکر چاک دل صبح نگردد خورشید
تیغ آلوده به خون زخم نمایان حاضر
۷
گر سر رفتن از خویش سعیدا داری
شاهراه نظر و چاک گریبان حاضر
تصاویر و صوت

نظرات