سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۳۶

۱

شد عمرها که از نظر افتاده خواب ما

رنگ پریده می شکند آب و تاب ما

۲

پیچیده است حلقهٔ زلفش بر آن میان

گویا ز ماه بسته کمر آفتاب ما

۳

آمد رقیب و باده کشید و خبر کشید

خوش توبه ها شکست ز بوی شراب ما

۴

پیوسته سر دهد به هوای نگاه او

با بحر اتحاد ندارد حباب ما

۵

حشر از میانه نامهٔ ما را برون فکند

شد جمع، خاطر از گنه بی حساب ما

۶

ما عاشقیم هر که به تقلید دم زند

باشد گناه در پی امر صواب ما

۷

آن شعله خو مزاج ندانم چه می کند

آتش فکنده در جگر دل کباب ما

۸

از خط دور عارض و از حلقه های زلف

بر ماه بسته است کمر، آفتاب ما

۹

کوتاه سیر، عمر سعیدا و راه دور

بیهوده نیست در پی جانان شتاب ما

تصاویر و صوت

نظرات