
سعیدا
شمارهٔ ۳۶۰
۱
سینهٔ ریش است قانون، بانگ نی معنی است بکر
شیشه مصراعی است موزون، جام می معنی است بکر
۲
روی او خورشید و خود گردون بناگوش است صبح
قصهٔ عمر است زلفش خط وی معنی است بکر
۳
در سراغ ناقهٔ لیلی به هر صحرا و دشت
گفت هر جا دید مجنون نقش پی معنی است بکر
۴
هر که واقف گشته از اسرار او را در نظر
برگریزان خزان سرمای دی معنی است بکر
۵
سر آن تنگ دهان مضمون آن موی میان
در تصرف دم مزن زنهار هی معنی است بکر
۶
اهل دولت را اگر واقف شوند از اصل کار
نقل کاووس و حکایت های کی معنی است بکر
۷
آنچه در عالم سعیدا می توان دیدن به چشم
گر بود خورشید و مه بالله کی معنی است بکر
نظرات