سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۳۸۵

۱

خورشیدوشی در به دری را چه کند کس

معشوق پریشان نظری را چه کند کس

۲

یک کس به جهان واقف اسرار ندیدیم

این طایفهٔ بی خبری را چه کند کس

۳

چشم از دو جهان دوختن آسان بود اما

از هر دو جهان پاک بری را چه کند کس

۴

شاید که توان داشت دل از ماه جبینان

لیکن صنم مو کمری را چه کند کس

۵

در هند توان دین و دل خویش نگه داشت

هندو بچهٔ لب شکری را چه کند کس

۶

گفتند به لیلی که میامیز به مجنون

گفتا که بلی رنجبری را چه کند کس

۷

تکلیف به دل کرد سرشکم که بیا گفت

همراهی این نوسفری را چه کند کس

۸

من مفلس و زر می طلبد یار سعیدا

خود گوی چنین سیمبری را چه کند کس

تصاویر و صوت

دیوان سعیدا نقشبندی یزدی به کوشش رضیه رضائی تفتی - رضیه رضائی تفتی - تصویر ۴۴۱

نظرات